ده نکته درباره حمله به اسرائیل | احسان شاه‌قاسمی


احسان شاه‌قاسمی، عضو هیات علمی در دانشگاه تهران در یادداشتی که در اختیار نیوز قرار داده است، نوشت:

ایران به اسرائیل حمله کرد. در روزهای گذشته موجی از تحلیل ها درباره اثرات این جنگ، میزان واقعی آسیبی که موشک های ایران به اسرائیل رسانده، و واکنش احتمالی اسرائیل منتشر شده است. اما، به ندرت کسی از منظر نمادشناسیک به این جنگ توجه کرده است. اجازه بدهید در این نوشتار کوتاه با توجه به سرشت نمادشناسیک این جنگ، ده نکته بگویم.

نخست، این حمله بیش از سی سال پس از آخرین حمله یک دولت به اسرائیل اتفاق افتاد. آخرین بار صدام به اسرائیل حمله کرده بود اما آن حمله از سر استیصال بود و سرنوشت آن جنگ از پیش مشخص بود. در واقع، آخرین حمله -با نتایج از پیش نامعلوم- که یک دولت به اسرائیل کرده بود جنگ چهارم اعراب و اسرائیل در بیش از پنجاه سال پیش بود. حالا، کسی جرات کرده به اسرائیل موشک پرتاب کند و این چیز کمی نیست. هر کس نداند، اسرائیلی ها -که بسیار در این چیزها باسوادند- اهمیت این حرکت را خوب می دانند.

دوم، من همیشه می گویم طراحان فرهنگی در جمهوری اسلامی ضعیفند. در دو دهه گذشته جمهوری اسلامی سنگرهای فرهنگی بسیاری را باخته است و با شرایطی که می بینم، این وضعیت ادامه پیدا خواهد کرد. اما، کسی که این حمله را طراحی کرد -شاید بدون این که خودش بداند؟- کاری نبوغ آمیز انجام داده است. پرتاب موشک و پهپاد از شهرهای مختلف ایران در ارتفاع کم به نحوی که شهروندان صدای آن را بشنوند ژرف ترین احساسات میهن پرستانه ایرانی ها را خبردار کرد و موجی از احساسات همدلانه را ایجاد کرد. از همه چیز که بگذریم، همه می دیدند که موشک ها از سمت «ما» بلند می شوند و به سوی یک «دیگری» می روند. سخت است یک ایرانی این صحنه را نبیند و آن را تحسین نکند.

سوم، و باز هم در رابطه با طراحی نمادین نبوغ آمیز حمله که در نکته دوم گفتم- خبرگزاری های دنیا پیوسته حرکت پهپادها را دنبال می کردند و این باعث شد موجی از احساس شگفتی و دلهره شیرین در مسلمانان جهان ایجاد شود: پهپادها به بالای عراق رسیدند و تا ساعتی دیگر به اسرائیل می رسند. یعنی چه خواهد شد؟ ممکن است تا یک ساعت دیگر اسرائیل نابود شده باشد؟ مسلمانانی که ماه هاست احساس می کنند در غزه تحقیر شده اند، حالا حرکتی شجاعانه از یک برادر ناتنی (نگاه کنید به نکته هشتم) می دیدند و دست کم برای ساعتی دلخوش می شدند.

چهارم، عبور پهپادها -و موشک ها- از بالای سر کربلا پیوندی نمادین با شعاری محبوب در دوره جنگ را تداعی کرد: راه قدس از کربلا می گذرد. نگاه رسمی در درون کشور حدود ده میلیون هوادار جدی دارد و این تصاویر آنها را یک بار دیگر پشت یک آرمان و رویای مشترک به صف کرد.

پنجم، تصاویر آخرالزمانی است که نشان می دادند موشک ها و پهپادها به بالای بیت المقدس رسیده اند. هر آدم باسواد و بیسوادی که این صحنه ها را ببینید، نخستین چیزی که به ذهنش می رسد این است که موشک ها و پهپادهای ایران -گرچه گفته می شود عملا پهپادها نتوانسته اند به خاک اسرائیل برسند- ۹۹ درصد مسیر را آمده اند. در تاریخ اسرائیل هرگز چنین صحنه ای رخ نداده است و اسرائیلی ها به اهمیت نمادین این تصاویر به خوبی آگاهند.

ششم، به نگر می رسد جمهوری اسلامی پیش از این حمله متوجه شده بود به رغم تلاش برای عدم درگیری با اسرائیل، اسرائیل هرگز متوقف نخواهد شد و باید پیامی محکم به اسرائیل داده شود: نزن وگرنه ما هم می زنیم و مهم نیست این زدن چه هزینه ای برای ما داشته باشد. دلیل سردرگمی مقامات اسرائیل درباره پاسخ دادن به حمله ایران هم این بود که احتمالا به این نتیجه رسیده بودند که در شرایط فشار، حکومت ایران ممکن است منطقی عمل نکند.

هفتم، به نگر می رسد جمهوری اسلامی عاقلانه تلاش کرده بود حمله ای نمادین به اسرائیل انجام بدهد و به این کشور آسیب نرساند. موشک هایی که فرود آمدند آسیب زیادی به اسرائیل نزدند و کسی در این حمله کشته نشد. پیام نمادین جمهوری اسلامی به اسرائیل مشخص است: نمی خواهم طوری تو را بزنم که مجبور شوی تلافی کنی!

هشتم، امیدوارم این رویداد ما را یک بار برای همیشه بیدار کرده باشد: “امت اسلامی” دوست ما نیست. پنج دهه است که ما برای امت اسلامی پول و جان می دهیم و اکثر امت اسلامی از ما متنفرند یا دست کم به ما مشکوکند. بخشی از آنها حتی ما را مسلمان نمی دانند یا ما را برای حمله صفوی ها به عثمانی، کافر و خائن می دانند. در آسیای جنوب شرقی شیعه بودن رسما به امت اسلامی مجوز قتل می دهد، در افغانستان هزاره ها را غیرانسان می دانند و از همه بدتر، در نیجریه امت اسلامی چند سال پیاپی شیعیانی که در تظاهرات روز قدس شرکت می کنند را به رگبار می بندند و گورستانی با هزاران گور در نیجریه هنوز ما را بیدار نکرده است. پس از چند ماه فریبکاری و اعتراض دورویانه، کشور اردن که یک چهارم آن را فلسطینی ها تشکیل می دهند تمام عیار به میدان آمد و بخشی از پهپادها و موشک های ایران را زد. گزارش های تایید نشده ای درباره همکاری عربستان با اسرائیل در رهگیری موشک ها و پهپادهای ایرانی وجود دارد. بهتر است از امروز سیاستمان را عوض کنیم چون تجربه نشان داده سرمایه گذاری روی برادران ما در پنجشیر و تالش و ارمنستان و کردستان لبنان به لحاظ استراتژیک برای ما آورده بسیار بیشتری داشته است.

نهم، تهدیدهای اسرائیلی ها پیش از حمله نشان می داد که ظاهراً آنها به صورت کامل از ابعاد حمله و کم و کیف آن مطلع بودند. احتمالا اسرائیل به طرز خطرناکی بر ما اشراف اطلاعاتی دارد و رئیس جمهور آمریکا هم مانند رئیس جمهورهای پیشین این کشور در هنگام تصمیم اسرائیل برای حمله به این کشور نهیب می زند که نیازی به حمله نیست، عوامل آمریکا و اسرائیل هر وقت که لازم باشد در ایران خرابکاری می کنند.

دهم، اسرائیل باهوش تر و «باسوادتر» از آن است که اهمیت نمادین حمله ایران را نداند. اسرائیل نمی تواند اجازه بدهد ایران از این حمله به عنوان نماد آسیب پذیری اسرائیل بهره برداری تبلیغاتی کند. اگر خودمان را جای مقامات تصمیم گیر اسرائیل بگذاریم، تنها چیزی که می تواند ارزش حمله نمادین ایران را خنثی کند، حمله به اهدافی در عمق ایران است. شوربختانه در سال های اخیر اسرائیل از شمال و جنوب -مخصوصا از شمال- بیش از حد به مرزهای ما نزدیک شده است و این ممکن است باعث شود در برابر حمله اسرائیل تا حدی آسیب‌پذیر شویم.

انتهای پیام



Source link