مغلطه علت جعلی را بشناسیم


مغلطه یا سفسطه گاهی از روی عمد، گاهی برای مصلحت (قصد صحیح) یا اهداف مغرضانه شخصی استفاده می‌شود. یکی از مغالطه‌ها، مغالطه علت جعلی است که توضیح آن را می‌توانید در ادامه بخوانید.

فیلسوف یار نوشت: «نوع اول مغالطه علت جعلی وقتی است که چیزی به عنوان «علت» وانمود می شود که در واقع علت نیست یا بخشی از علت به عنوان کل علت معرفی شود.

نوع اول مغالطه علت جعلی

یعنی در تحلیل عقلی و منطقی، آن چیز نمی‌تواند جنبه علّی و تأثیرگذاری داشته باشد، اما گوینده یا نویسنده در استدلال خود آن را به عنوان و سبب یک امر خاص به حساب می‌آورد.

مثال برای نوع اول: با گذشت زمان متوجه شدیم که در جوامع پیشرفته هرچقدر مسئله اخلاق نادیده گرفته می‌شود، از قید و بندهای آن نیز خلاصی می‌یابند و این باعث پیشرفت هرچه بیشتر آنان می‌شود. پس ما نیز می‌بایست، زمینه کمرنگ کردن مسئله اخلاق را فراهم کنیم، تا به پیشرفت جوامع مدرن برسیم.

در این مثال، شخص مغالطه کننده می‌خواهد پیشرفت نکردن و عقب ماندگی را ناشی از این علت بداند که قوانینِ اخلاق جدی گرفته می‌شود، در حالی که در تحلیل واقع بینانه و منطقی هرگز نمی‌توان حکمفرمایی اخلاق در جامعه را به عنوان علتِ عقب ماندگی به حساب آورد.

زمینه مغالطه علت جعلی: جهل

علت وقوع این مغالطه یا جهل است یا غرض‌ورزی. منظور از جهل این است که افراد جاهل و کم اطلاع از مسائل مختلف برای تحلیل و تعلیل واقعه، بدون در نظر گرفتن استدلال منطقی به اظهار نظر می‌پردازند و عدم واقع نگری آنها باعث می‌شود که واقعه مورد نظر را منسوب به علل موهوم و غیر واقعی نمایند.

نقل است که در دوران قدیم، فرزند ساده لوح یکی از طبیبان از پدر خود نشنیده بود که هرگاه حال یکی از بیماران بد شد، بر بالین او حاضر شو و به اطراف او نگاه کن ببین چه می‌بینی؟ اگر مثلاً پوست خربزه‌ای دیدی، بگو که بیمار خربزه خورده و مرضش شدت یافته؛ یا اگر هسته آلو دیدی، بدان که آلو خورده و. جوان ساده لوح روزی باخبر شد که حال یکی از بیمارانش وخیم است، لذا بر بالین او حاضر شد و مرتب می‌گفته که بیمار ناپرهیزی کرده و برای اثبات مدعای خویش به اطراف نگاه کرد و چیزی نیافت جز یک پالان، لذا خطاب به اطرافیان بیمار کرد و گفت: بیمار خر خورده
همچنین بخوانید:
مغالطه کنه و وجه

زمینه مغالطه علت جعلی: غرض ورزی

منظور از غرض ورزی به عنوان علت وقوع مغالطه علت جعلی این است که گاهی شخص از علت واقعی امری خبر دارد، اما برای اینکه بر آن حقیقت سر پوش نهد و تحلیل دیگری از مسئله ارائه دهد سعی می‌کند علت دیگری برای آن امر بتراشد و آن را به عنوان علت حقیقی معرفی نماید، مانند آقا اجازه؟ علت اینکه در این امتحان نمره کمی گرفته‌ام این است که در شب امتحان ما مهمانان زیادی داشتیم و نتوانستیم برای امتحان درس بخوانیم.

مغالطه علت جعلی را بشناسیم
مغالطه علت جعلی را بشناسیم

نوع دوم مغالطه علت جعلی

نوع دیگر مغالطه علت جعلی این است که بخشی از علت به عنوان کل علت معرفی شود؛ یعنی اگر برای تحقق معلولی، مثلاً لازم است پنج عامل دست به دست هم بدهند تا آن معلول محقق شود، شخص مغالطه کننده آن معلول را تنها به یکی از آن علل استناد می‌دهد، مثل ما در دهه اخیر شاهد افت تحصیلی شدیدی در مدارس راهنمایی و دبیرستان‌های کشور هستیم. واضح است که آموزگاران و دبیران در انجام وظایف خود بسیار کوتاهی می‌کنند.

افت تحصیلی دانش آموزان راهنمایی و دبیرستان می‌تواند ناشی از علل بسیار زیادی باشد، مانند تغییرات متون درسی، سطح پایین آموزش در دوره ابتدائی افزایش چشمگیر برنامه‌های تلویزیون و دیگر تفریحات کوتاهی آموزگاران در انجام وظایف خود نیز می‌تواند یکی از علل افت تحصیلی باشد، اما در استدلال فوق شخص مغالطه کننده با چشم پوشی نسبت به علل و عوامل دیگر، تنها علت افت تحصیلی در دهه اخیر را کم کاری معلمان معرفی می‌کند.

شکل اخیر مغالطه علت جعلی بیش از شکل دیگر صورت می‌گیرد. علت این امر را می‌توان در این مسئله جست و جو کرد که در این جا علت مذکور به عنوان علت منحصر، امر بیگانه‌ای نسبت به معلول به حساب نمی‌آید و واقعاً آن علت دارای تأثیر علی بر معلول مورد نظر است و همین امر باعث می‌شود که مخاطب به سادگی فریب خورده و این مغالطه را بپذیرد.

همچنین ممکن است که شخص در پی تحلیل امری مطلوب و مثبت باشد. در این جا نیز سوق دادن بحث به یک سو و نسبت دادن آن امر به یک علت و فراموش کردن علل دیگر، منجر به مغالطه‌ای ناخواسته خواهد شد.»

انتهای پیام